پنجشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۱

من مي گم من -ُ شکستن.. چشم فانوسم -ُ بستن.. تو مي گي خدا بزرگه.. ماه -ُ مي ده به شب من..
من مي گم آخه دلم بود.. اون که افتاده به خاکِ.. تو مي گي سرت سلامت.. آينه ها زلال و پاکِ..
اينه که فاصله ها رُ.. نمي شه با گريه پر کرد.. يکي مون بهار سر خوش.. يکي مون پاييز پر ردر..
من مي گم فاصله مرگِ.. بين دستاي تو با من.. تو مي گي زندگي اينه.. حاصل عشق تو با من..
باشه! من هم قبول مي کنم.. زندگي اينه! و نه هيچ چيز ديگه.. ولي پس اون اسمش چيه..؟
من مي گم حالا بسوزم.. يا که با غصه بسازم.. تو مي گي فرقي نداره.. من که چيزي نمي بازم..
من مي گم اين جا رُ باختي.. عمري که رفته نمياد..
تو مي گي قصه همين بود.. تو يه برگي؛ توي اين باد..
معذرت مي خوام اگه ناراحت تون کردم.. بعضي موقع ها يا.. خيلي بيشتر..
e.mailهايي داشتم که گفتن با بلاگ هام گريستن.. نمي دونم، شايد بايد خوشحال باشم که تونسته م
اين قدر بهتون نزديک باشم.. تونستم اون حسّ واحد رُ بيدار کنم.. يه جور "ما" درست کنم..
و شايد هم بايد پوزش بخوام که ناراحت تون کردم.. آخرين کسي که گفت ديگه وبلاگ ت رُ نمي خونم؛
خواهرم بود که گفت تا اين Temp رُ عوض نکني، ديگه وبلاگت رُ ويزيت نمي کنم..
اما مي دوني چيه؟ ديگه نه مثل قبل، اين جا رُ واسه ديگرون مي نويسم و نه مثل
باز هم قبل؛ يه جور خبرنامه ست که بايد روزانه Up Date بشه.. اون قدر هم سرم
شلوغ هست که ديگه به وبلاگ نويسي نرسم.. ولي.. اين جا مالِ منه.. اتاق منه..
يه جاي خصوصي.. مثل دفتر خاطرات.. و اگه چيزي مي نويسم؛ واسه اينه که حسّ
من اينه.. نه اين که بخوام کسي رُ ناراحت کنم.. هر چند باز هم؛ ببخشيد اگه باعث
ناراحتي تون شدم.. آرزومند آرزوهاتون: EDNA
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
نمي دونم دليلش چيه؛ اما همه ي تلفن هاي درون شهري مجاني شده..
اين رُ ديروز متوجه شدم.. سياستِ جالبيه.. يه جور احساس خوب به آدم
دست مي ده.. يه حس اعتماد.. انگار واسه تو اين کار رُ کردن.. واسه شخصِ تو :)
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
دو تا سايت توپ واسه فايل هاي midi (براي وبلاگ و وب سايت ها خصوصاً)
يکي ش که يه گلچين کوچيک هست؛ اينه (MIDI Collection) و اون يکي
که آرشيو موسيقي هست؛ يه سايت بزرگ با يه فهرست کامل؛
که فعلاً آهنگِ نوازنده هاي بعد از قرن 16 رُ داره ولي به زودي نوازنده هاي
قبل از قرن 17 هم به فهرستش اضافه مي شه و ضبط هاي زنده هم برنامه ي
آينده شونه.. يه سايت کامل، به اسم آرشيو کلاسيک.
فقط يادتون باشه قبل از استفاده از اين فايل هاي مديا، خودتون گوش کنين!
آخه بعضي موقع ها، اجراش با اوني که ما شنيديم فرق مي کنه..
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
ما همونيم كه يه روز
مي خواستيم دريا بشيم
مي خواستيم بزرگترين
درياي دنيا بشيم
آرزو داشتيم بريم
...
(وبلاگِ جاناتان)
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
امير از کاکتوس يه طرح داده که "اگه بلاگيست ها رئيس جمهور شن چي مي شه؟" و بعد خودش
چند تا بلاگيست رُ مجسم کرده در اين حال و احوالات.. من که افتخار نمي دم، اما خيلي
به خودش شبيه ام: ..روز دوم...طرح بيابان زدايی رو متوقف ميکنه...
روز سوم....ساختمان رياست جمهوری رو به کوير منتقل ميکنه...
روز چهارم دستور ميده در ميادين شهر آهنگ های متاليکا رو بذارن...
روز پنجم ميگه برج آزادی رو خراب کنن...جاش مجسمه جيمز هتفيلد رو بزارن..
آخه هم شديداً عاشق کوير ام و هم.. در موردِ متاليکا که همه مي شناسينم!
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
..امروز داشتم تو کوچه می اومدم که يه هو از يکی از خونه ها يه دختر با موهای بلند و خيلی خوشرنگ
در اومد پشتش به من بود رفتم جلو گفتم ببخشيد خانوم رنگ موتون چيه؟؟؟؟(البته تعجب کردم چه طور
بدون روسری و با يه تی شرت و شلوار لی اومده دم در) يه هو برگشت من يه جيغ بنفش کشيدم
....آقا چشتون روز بد نبينه اين خانومه از قضا ريش درآورده بود ..
(از وبلاگِ ماه پيشوني)
~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~o~
ديگه اين جريان دندونِ من داره جدي مي شه..
فکر کنم دو سالي مي شه که دندون درد دارم! البته هر از گاهي!!! اون اوايل بيشتر مي ترسيدم از دکتر!
(خصوصاً آمپول بي حسي) اما الآن نمي دونم چرا نمي رم دکتر.. نمي رسم.. يا بهتر بگم: نمي خوام برسم..
يا شايد بهش عادت کردم! اين روزها هم که با اين "ميوه خشک" ها، واقعاً دهن م سرويس شده..
امسال عيد بود فکر کنم؛ رفتم و 2 تاش رُ درست کردم.. اما يک ماه بعد، دوباره اذيت هاي همون دندون ها
شروع شد.. خلاصه من دکتر برو نيستم.. فوق ش آخرش همه رُ مي کِشم و دندون دستي مي ذارم!!