باور کن، صِدامو باور کن
صدايي که تلخ و خسته س
باور کن، قلبمو باور کن
قلبي که کوهه، اما شکستس..
اين بار هزارمه که داره مي خونه
چون با گوگوش ميونه اي ندارم؛
با صداي Enrique..
باور کن، اسممو باور کن
من فصل بارون برگم
مطرودِ باغ و گل و شبنم
درختم، درختِ خشکي
تو دستِ تگرگم..
شايد بهتر باشه تو قنوط بنويسم،
اما اين جا راحت ترم..
ثبت مي کنيم بر جريده ي تاريخ؛
نوشتنِ دو تا e.mail ِ تاريخي..
نه! تاريخي نه! آخه اون ايميلي هم که
Subjectش I Love You My Darling بود
رُ تاريخي دونستم..
دو تا ايميلِ.. خاص.. دو تا ضربه..
و پايان. 16 مرداد 81..
پ.ن. اين همه اتفاق، طي 8 ماه.
پ.پ.ن. اين همه اتفاق طي 3 روز.