دوشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۱

هرآمدني را رفتني است و هررفتني رادردي وهر دردي مي تواند شيرين باشد.
كدام يك از ما آمديم و نرفتيم و كدام يك از ما مانديم..غافليم همه به خدا.
آهاي آنهائي كه هستيد ،ره توشه هايتان كجاست،چه داريد،
چه ميكنيد،بجنبيد وقت تنگ است،تنگ.
احمق اينها چيست كه با خود برداشته اي ،
اينها كه آنجا ارزش ندارد.عمرت را تلف مكن.
آهاي كسي هست كه به من كمك كند؟
من دلم مانند آسمان شبست،مدتهاست كه نور آفتاب را نديده.
ميخواهم روزنه اي باز كنم تا بلكه بتوانم خانه تكاني كنم قلبم را،
ميخواهم خانه تكاني كنم، ميخواهم خانه تكاني كنم..
(از وبلاگِ باروني)