جمعه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۱

حرفا و شعرامون يادمون بياد ، و اون جناق هايي كه با هم مي شكستيم كه حرفاي دلمونو شوخي شوخي به هم بگيم. بگيم كه حتي يك لحظه هم نبايد همديگرو فراموش كنيم ، و اگه نخوايم قانون بازي رو عوض كنيم از اين به بعد نگيم يادم تو را فراموش!!
غريب اشناي من باران اگر بهانه اي براي گريستن نبود نميدونم تا حالا چه بلائي سر زلال دلهاي مضطرب اما عاشق منو امثال من ميافتاد!!!!!!!!!
(از وبلاگِ خانومي)