سه‌شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۱

نمي دوني.. تو به خوابم که مياي، خواب من ديدني ميشه
يه بهار عشق مي ريزه به تنم، نفس هام چيدني ميشه..
نمي دوني.. تو به خوابم که مياي، چه تماشا داره خوابم
نمي دوني که چه گل ها داره خوابم،
نرگس و مريم و مينا داره خوابم..
لطفاً اگه امشب اين نوشته رُ خوندين؛
حتماً برين و ماه رُ هم ببيني..
دليلش رُ خودش بهتون مي گه!
لطفاً.. خواهش کردم!