یکشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۰

امروز داشتم اتاقم رُ مرتب مي کردم، يه کاغذ پيدا کردم؛
يادش به خير! يک فال بود..
تابستون بود ، موزه هنرهاي معاصر/نمايشگاه هنرهاي تجسمي
مال همون جا ست.. در هر حال، اين ـه :
مکن در جسم و جان منزل که اين دون است و آن والا
قدم زين هر دو بيرون نِه ، نــه اين جا باش، نــه آن جا
بـهَرچْ از راه دور افـتي که کــفــر آن حرف و چه ايــمــان
بـهَـرچْ از دوست واماني چه زشت آن نـقش و چه زيبا
( حکيم سنايي غزنوي )