شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۱

مي دوني؟ چند وقتيه فکر مي کنم تو زندگيم هدف دارم..
از گذشتِ لحظه هام لذت مي برم..
ديگه خيلي کارها رُ به زور انجام نمي دم..
ديشب حاضر بودم هرچي دارم، بدم؛
اما شب به صبح نرسه و ما تا صبح بيدار باشيم
و درس بخونيم..
يا حداقل من بيدار بمونم و درس بخونم..
خيلي ازت ممنونم. از کسي که به من..
خودش مي دونه منظورم چيه!
به خاطرِ همه چيز ازت ممنونم.
در ضمن، "چه استادِ خوبي!!!" ؛)
برات بهترين آرزوها رُ مي کنم..
هر آرزويي که بخواي.. هرچي!