چهارشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۱

سرِ سنگِ چشمه ها، توي دره ها، جاده ها ي باريک
در اون شب هاي بارون، چيک چيک نودون، کوچه هاي تاريک..
لالاي لاي آخ لالاي لاي، بخواب لول و نمکدون،
بخواب غنچه ي زمستون، الآن پشتِ شيشه ها،
روي چينه ها گربه هه بيداره..
صداي چرخ هاي گاري، پاي فراري، پشتِ اون ديواره..
لالاي لاي لالاي لاي، بابات گرمه شيکاره
برات سوغاتي مياره؛
کره اسب زين طلا، عروس صحرا، پري بيابون
يالِ خوني شيرها، روي شونه هاش، افتاده پريشون
لالاي لاي گل انار، مونده يادگار، از باباي پيرت
که يک شو به کوه و دشت، رفت و برنگشت، من رُ کرد اسيرت
براش مهتُب ايوون، کبکِ کوهستون، گريه کردن از غم
رو طاقْ چکمه و شمشير، زينِ اسب پير، وا مونده قدره ماتم
لالاي لاي لالي لاي، بخواب شاخه ي نيلوفر،
بخواب نازِ دلِ مادر،
براش دستمال سفيد، از سرِ دستار
پر گرفت و رقصيد، آب زيرِ پل ناليد، شپره نخوابيد
سر نزد خورشيد.. لالاي لاي آخ لالالي
بابات گرمه شيکاره
برات سوغاتي مياره؛
کره اسب زين طلا، عروس صحرا، پري بيابون..