چهارشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۱

آهاي، آهاي، آهاي
قدم مي گذارم
بر روزهاي نو قدم مي گذارم
آهاي، آهاي
قدم مي گذارم
بر روزهاي نو.
دَردم، اميدم، رنجم
آهاي
من بر روزهاي نو قدم مي گذارم.

آهاي
رحمتي نيست بر من
آن جا بر من رحمتي نيست
آهاي
آن جا بر من
رحمتي نيست
دردم، اميدم، من رنج تم
آهاي
آن جا بر من رحمتي نيست.

به خاکم مي سپاري به هنگام مرگ
به من مي آموزي تا هستم
درست آن گاه که خو مي گيرم
وقتي است که ناپديد مي شوم.

آهاي آهاي
و من
و من بر آن راه قدم نهادم
آهاي آهاي
و من
و من آن راه را پيمودم
دردم، اميدم، من رنج ام.
آهاي، آهاي، آهاي، آهاي
و من راه را پيمودم.