یکشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۱

امروز اولين قرص رُ خوردم..
يه آنتي هيستامين کوچولو! اما براي من يادآور خيلي چيزها ست.
يادمه موقعي که قرص شده بود مثل غذا..
به جاي اين که بعد از غذا قرص بخورم؛
بعد از قرص ، يه کم غذا مي خوردم..
الآن خيلي وقت ـه که سعي مي کنم از داروهاي شيميايي
استفاده نکنم.. مگر موقعي که ناچار بشم..
امروز بايد قيافه م رُ مي ديدين!
چشم هام شديداً قرمز و صورتم شديداً خسته،
همه ي پوست م ملتهب و بيني م.. (بلانسبتِ دوشِ حمام!)
الآن هم دارم آهنگ رومئو و ژوليت رُ گوش مي کنم..
مدتي ـه فقط با اين آهنگ آروم مي شم..!!
راستي! تا يادم نرفته اضافه کنم که؛
به دلايل امنيتي و جاني و خانوادگي و شخصي و عمومي و..
از نوشتن هرگونه خبر يا اطلاعيه يا پيام يا.. در باب ِ
آقاي فيروزمند و خانم چالاک معذوريم!
ديگه "چرا" ش رُ خودتون حدس بزنين!
و آخرين خبر؛ من اهل فوتبال نيستم، اما براي کساني که
عشقِ فوتبال هستن: اين جا آخرين خبرها رُ مي تونين
پيدا کنين! از آدرس دقيق بازي هاي فيفا 2002 گرفته تا..