Malakoot - ملکوت
نوشته های خیلی خیلی خیلی قدیمی مهدی اچ ای
پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۱
و دست هاي مرگ خشک اند.
و شکسته. و شکننده.
توانِ نگاه داشتن يک بغل گل سرخ را ندارند.
شايد اين گلبرگ هاي سرخ را روزي به باد سپردم..
دست هاي مرگ، توانِ هيچ ندارند
و حالا يک بغل گل سرخ روي دست هايم مانده است.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی