شنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۱

- اين سومين عنصر است: آتش.
..سَرور ما تو گفته اي که: من آمده ام تا در زمين آتش بيافزايم.
و مراقبت خواهم کرد تا اين آتش فراگير شود.
باشد که آتشِ عشق در قلب هاي ما فراگير شود.
باشد که آتشِ استحاله در جنبش هاي ما تابان شود.
باشد که آتشِ تطهير گناهان ما را بسوزاند.
باشد که آتشِ عدالت گام هاي ما را هدايت کند.
باشد که آتشِ خِرد راه ما را روشن گرداند.
باشد که آتشي که در زمين انتشار يافته هرگز خاموش نگردد.
او بازگشته است و ما آن را در درون خويش داريم.
نسل هاي گذشته گناهان خويش را به نسل هاي پس از خويش
منتقل کردند، تا اين که به پدران ما رسيد.
اکنون ما مي خواهيم با مشعلي از آتش به پيش برويم.
ما جنگجويان روشنايي هستيم، نوري که در درون خويش،
با افتخار حمل مي کنيم.
آتشي که ما براي نخستين بار برافروختيم، تقصيرات و گناهان ما
را به ما نشان داد. ما شگفت زده و ترسان شديم،
و احساس کرديم که ناتوان شده ايم. اما اين آتش عشق بود.
و هنگامي که آن را پذيرفتيم بدي هاي ما را سوزاند. و به ما نشان
داد که ما نه بهتر و نه بدتر از کساني هستيم که با ما ترشروئي
مي کنند. براي اين است که ما بخشش را مي پذيريم.
ديگر نه قصوري هست و نه گناهي و ما مي توانيم به بهشت بازگرديم.
و با خويش آتشي خواهيم آورد که در زمين بسوزد.