جمعه، آبان ۱۶، ۱۳۸۲

تو مسافري روان کن، سفري بر آسمان کن
تو بجنب پاره پاره که خدا دهد رهايي
..

چه قدر امروز بده ! با اين که ظهر خوابيدم و مثلاً خيلي زود روز تموم شد اما اصلاً حوصله ش رُ ندارم.. حتا حوصله ي خوندن واسه امتحان فردا رُ هم ندارم :| امروز از اون «جمعه» هاي بد هست. جمعه هاي تنها. جمعه هاي تنهايي..

اين حالِ منِ بي توست.. بغض غزلي بي لب.. افتاده ترين خورشيد.. زير سم اسب شب.. اين حالِ منِ بي توست.. دلداده تر از فرهاد.. شوريده تر از مجنون.. حسرت به دلي، در باد..


دو استادِ هندي عشق را چُنين تعريف مي کنند؛
Osho: عشق ورزيدن به معناي واقعي کلمه، تجربه اي شاهانه است. چون همچون يک امپراتور رفتار مي کنيد. تمناي عشق تجربه اي گدايانه است؛ هرگز يک گدا نباشيد، همواره يک امپراتور باشيد..
Nisargadatta Maharaj: رنج از آرزو مي آيد. و احساس يگانگي هرگز نمي تواند سرکوب گردد - آن چه سرکوب مي شود آرزوي بازشناختن است. اين آرزو نيز همانند هر چيز کاملاً ذهني، يک نيرنگ است..
متن زير بر ديواري بر ديواري در شهر بوينس آيرس نوشته شده و توسط فابيانا ريبولدي مورد تفسير قرار گرفته است: اگر کسي را دوست داريد آزادش بگذاريد؛ اگر به سوي شما بازگشت، به خاطر آن است که چُنين بايسته بوده است. اگر بازنگشت، به خاطر آن است که چُنين بايسته بوده است.. [عکس]