دوشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۲

نتونستم mail بنويسم وگرنه زودتر جواب مي دادم؛
........... راستش حق با تو ـه. من فقط مي تونم بگم «ببخشيد». هر چند شايد بيشترين ضرر به خودم رسيد؛ من "مثلِ بقيه" و "جزئي از کل" نبودم که "براي ارضاي حس کنجکاوي خودم" اين کار رُ انجام داده باشم (و تو اين جوري فکر کردي يا حداقل اينو گفتي) ...... تنها توضيحي که مي تون بدم اينه که: اگه کاري رُ کردم که تو گفته بودي انجام نده، فقط به اين دليل بود که فکر مي کردم خيلي واسه ت مهم نيست و همين جوري نظرت رُ گفتي، فکر مي کردم اگه بدونم واسه چي ناراحتي و چرا مثلاً مردد هستي... البته، واضحه که کمکي از من بر نمي اومد؛ ولي.. شايد يه جور همراهي.. نمي دونم.
حالا فقط مي مونه «من» و «تو»؛
درسته که "گذشته" ولي واقعاً ازت معذرت مي خوام. قصد ناراحت کردن ت رُ نداشتم.. ببخشيد.
از به کار بردنِ «Again» هم منظور خاصي نداشتم، فقط چونِ آهنگي از britney spears بود اون subject رُ انتخاب کردم.
پ.ن. اين رُ اين جا نوشتم تا فراموش نکنم که بقيه رُ با خودم نسنجم. وقتي "چيزي" از نظر من بي اهميته، به اين معني نيست که از نظر تو هم بي اهميته.. حداقل ش اينه که هر وقت ملکوت رُ مي خونم و اين msg رُ مي بينم، يادم مياد که يه روزي ناراحت ت کردم.. منو ببخش.