شنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۲

تانزان و اكيدو دو راهب ذن در خيابان گل آلودي در شهر قدم ميزدند كه به دختري با جامه ابريشمين برخوردند.اوبه خاطرگل ولاي مي ترسيد از خيابان بگذرد.تانزان گفت:بيا دختر.و او را بغل كرد و از خيابان گذراند....
دو راهب تا شب سخن نگفتنند.سرانجام در دير اكيدو نتوانست بي تفاوت بماند و گفت: راهبان نمي بايست به دختران نزديك شوند.خاصه به دختران زيبايي چون او.چرا چنين كردي؟ تانزان گفت: دوست عزيز من آن دختر را همانجا در شهر رها كردم. اين تويي كه او را با خود تا اينجا آورده اياز كتاب ((صد حكايت ذن)) از لوبيا

امروز کلي جا رفتم؛ يکي ش هم امور اداري و معاونتِ آموزشي دانشگاه.. بخش نامه اي که دستِ دکتر تقوي بود، دقيقاً هموني هست که اين جا قسمت هايي ش رُ نوشتم (حالا عصر up load ش مي کنم و مي ذارمش تو وبلاگ). خلاصه اين که وقتي جواب کنکور رُ دادن، اگه مشمول مي شين؛ بايد برين مديريتِ آموزشي (خوابگاه - جام جم) طبقه ي دوم؛ اولين اتاق - سمتِ چپ ؛ آقاي دکتر موسوي. اون وقت يه نامه مي گيرين که معرفي به وزارتِ علومِ تهران هست. بعد مي رين بخشِ اداري (خ. ساحلي غربي) طبقه ي اول؛ اتاق آخر (مستقيم!) آقاي حسيني يا (؟ يکي ديگه! اسمش يادم نيست!!) تا تأييد بشين؛ بعد مي رين سازمان سنجش (تهران) تا ريز نمره هاتون رُ بگيرين. در آخر هم مي رين وزارتِ علوم (تهران) تا ليستِ کاملِ همه ي شهرهايي که شما توش 90% ترازِ آخرين نفر قبولي رُ کسب کردين رُ بهتون بدن!
بعد هم بايد به من e.mail بزنين و ساعت و تاريخي که مي خواين سورش رُ بدين رُ بگين!!

سرِ جريانِ آدرس پستي واسه انتشاراتِ کاروان يه کم مشکل داشتم.. حالا جوري شده که از هر مجله واسه م 3 تا مياد !! جالبه، نه؟ خُب، فعلاً بايد برم يه کم اتاق رُ مرتب کنم و اگه وقت شه يه کم فرانسه بخونم! از وقتي من ولش کردم؛ آرميتا هم غيب ش زده! با من اومد تهران (تعطيلات) و اين هفته هم غيبت! آي کيف داره.. البته من تهديد کردم که اگه اسمِ «آرميتا» رُ تو اين خونه بيارين؛ ديگه نه من؛ نه شما..
-:- Friends ~~~ Best Friends -:-
.
Friend : calls your parents by mr. and mrs.
Best friend : calls your parents mom and dad.
.
Friend : has never seen you cry
Best friend : has always had the best shoulder to cry on
.
Friend : never asks for anything to eat or drink
Best friend : opens the fridge and makes herself at home
.
Friend : asks you to write down your number.
Best friend : they ask you for their number
(cuz they can't remember it)
.
Friend : borrows your stuff for a few days then gives it back.
Best friend : has a closet full of your stuff
.
Friend : only knows a few things about you
Best friend : could write a biography on your life story
.
Friend : will leave you behind if that is what the crowd is doing
Best friend : will always go with you
.
Friend : would delete this letter
Best friend : will send this back to me and all of their online buddies