چهارشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۱

خيلي فکر کردم چي بگم.. ولي ديدم همه ي حرف هام رُ قبلاً زدم! واسه همين هم به اين flash متوسل شدم..
اميدوارم هميشه، هر کجا که باشين؛ خوب و خوش و موفق باشين.. آرزومندِ آرزوهاتون؛ EDNA
// آمديم با صدايي ناشناس. زمين باکره بود
, و نام ها حماسه
, و همه چيز با زاويه اي تنگ در خط ديدمان
, -کودکي-
, زمين کرت بست و آتش خرمن شد
, شراب زهرآلوده به جام و
, شمشير به زهر آب ديده
, در کفِ دشمن-
, امروز آن قدر ايستاده ايم
, که صداي رويش را زير پاي خويش احساس کنيم
« بودن ديگر است و شدن دگر »
, گذشته از آنِ گذشتگان است و آينده از آنِ ماست؛
, مادام که از آنِ ماست، نگه ش داريم و افکارمان را
, نه به روي آزار گذشته، بلکه به روي کمکي که از آينده
, مي توانيم بنماييم، متمرکز کنيم..
اي ايران اي مرز پر گهر
اي خاکت سرچشمه ي هنر
دور از تو انديشه ي بَدان
پاينده ماني تو جاوِدان
اي دشمن ار تو سنگِ خاره اي من آهنم
جان من فداي خاکِ پاکِ ميهنم
مهر تو چون شد پيشه ام
دور از تو نيست، انديشه ام
در راهِ تو؛
کي ارزشي دارد اين جانِ ما
پاينده باد خاکِ ايرانِ ما..
سنگِ کوهت دُر و گوهر است
خاکِ دشتت بهتر از زَر است
مهرت از دل کي برون کنم
بر گو بي مهر تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به پاست
نور ايزدي هميشه رهنماي ماست
مهر تو چون شد پيشه ام
دور از تو نيست، انديشه ام
در راهِ تو؛
کي ارزشي دارد اين جانِ ما
پاينده باد خاکِ ايرانِ ما..
ايران اي خرّم بهشتِ من
روشن از تو سرنوشتِ من
گر آتش بارد به پيکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود گلي شود دلم
مهر تو چون شد پيشه ام
دور از تو نيست، انديشه ام
در راهِ تو؛
کي ارزشي دارد اين جانِ ما
پاينده باد خاکِ ايرانِ ما..
(با صداي وطن دوست؛ Flash تصويري خيلي قشنگ ش رُ ببينين!)