پنجشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۱

خيلي خوبه.. E.mail رُ مي گم.. اون هم از «يه نفر».. مرسي و ممنون که با اين همه کار و گرفتاري (و خستگي)
برام mail زدي.. نديد مي تونم حدس بزنم مالِ تو ـه.. آخه کي ساعت 1 و ربع واسه من mail مي نويسه..
خوشحالم که ساعت هات يه کم شبيه من ـه.. (يا شايد مالِ من شبيه به تو) الآن ساعت 4 هست ؛) بگذريم!
waw!! مدرسه شيرتوشير ديده بودين؟ (اگه نه، پس لابد مدرسه ي ما نيومدين..) اما اون هايي که مدرسه ي ما
اومدن يا در همسايگي محذوف ما درس مي خونن، مي دونن که مدرسه مون هتل ـه.. اگه "سما" 5 ستاره باشه
مالِ ما يا 4 ستاره ست يا 4 ستاره و نيم! خلاصه واسه خودمون خوشيم.. همه ي اين ها بماند، امسال نداشتنِ
مدير هم بماند!! البته تو اين 2 هفته حتماً مي گردن يکي رُ پيدا مي کنن.. اما اگه يه جديد بياد، لابد مي خواد کل
کادر مدرسه رُ عوض کنه.. اون موقع ست که خر بيار و باقالي(؟) بار کن..
حتماً يادتونه قبل از عيد، حسين درخشان تو يه مصاحبه با مجله ي الکترونيکي کاپوچينو اعلام کرده بود که: «من
پدر خوانده ي وبلاگ ها [ي فارسي] نيستم» و بعد من به صورت افتخاري اين سِمَت رُ برگزيدم..
ديروز هم رفتم بالا پيش معاون مون؛ مي خواستم بگم حاضرم مدير بشم.. اما تا من رُ ديد گفت فلاني، امسال
ثبت نام نکردي؟ و تازه يادم افتاد که هنوز ثبت نام نکردم!! فراموشي هم بد درديه هاآآآ... خلاصه گفت من همه ي
کارهات رُ کردم (چه مهربون!) روز شنبه 4 تا عکس بيار و بيا پيش من.. خلاصه اين جوريا !!
امروز با برنامه ريزي ميترا و همراهي اردلان رفتيم به يه کنسرتِ خيلي تووووووووووپ!! جاي بعضي ها خالي ؛)
همه هم بودن (کلي آشنا ديدم).. همه هم بودن (از بروبچه ها).. خيلي خوب بود.. ممنون از همه :x
راستي؛ واسه بقيه بگم: يه کنسرت باحال هست تو تالار احسان.. از همون کنسرت هاي باحال! يه چيزي که تا
به حال من نديده بودم (تا مثال بزنم..) مممـ.. مثل کنسرت هاي خارجي.. حتماً شو هاش رُ ديدين.. خصوصاً آلمان..
راستش حالا خودتون تجربه مي کنين؛ اما دليلي که اين قدر ازش تعريف مي کنم، اين که تقريباً همه چيز هست..
هم سنتي ، هم به قولِ باربد سنتي مدرن ، هم شايد بشه اسمش رُ گذاشت غير سنتي (کيبورد بود؟ يا ارگ..؟!)
هم آخرش هم يه کنسرت قشنگ.. فکر کنم با هر سليقه اي راضي باشين..مثلاً من اولش برام خيلي سخت بود..
واقعاً خسته شدم اما بعدش اجراي باربد اينا.. بهتر شدم و آخرش هم، من که خوشم اومد! ممنون از همه :)
و اين که اگه هنوز نرفتين، پس بجنبين که تکرار نمي شه!!
دوست دارم شعر Mother پينک فلويد رُ بنويسم.. به فارسي يا انگليسي؟ ok، به فارسي اما با اصلاحاتِ خودم..
( نوشتمش! اما بعد deleteش کردم.. اگه خيلي مايلين خودتون برين بخونينش.. يه جورايي i can't )