یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۱

سلام! حسابي خونه تکوني کردم.. از address book گرفته تا ليست دوستانِ yahoo! و فايل هاي روي هارد و..
و چند تا توضيح؛ اولاً که آرشيوم گم شده بود.. که برگشت! همه ي همه ي همه ي نوشته هاي قبلي :)
دوماً هم.. :( گريه کنين مسلمونا.. که گريه تون ثوابه.. بزنين به سينه هاتون.. قربونِ.. (نه ديگه! بي ادبي ميشه، نمي گم!)
خلاصه اين که FocusIndia قبلاً server من بود و يه accountيي بود و من اون جا فايل Up Load مي کردم و.. ديروز مي خواستم چند تا عکس (واسه وبلاگِ فريدون مشيري و فرهاد و..) آپ لود کنم که گفت اين ID اصلاً وجود نداره.. رفتم سايت هايي که عکس هاي up loadيي اون جا وبد (وبلاگ هاي فروغ فرخزاد، سهراب سپهري، گوگوش و..) آخر هم به اين نتيجه رسيدم که اين server ِ جنايتکارِ پستِ امپرياليستِ مزدور اجنبي تجاوزگرِ غاصب ليبرال گرايِ بد ؛ همه چيز رُ هاپولي کرده! هر چي فايل up load کرده بودم هم از بين رفته.. خلاصه لابد وبلاگِ "کوت" حسابي به هم ريخته.. (وقت ندارم درستش کنم..) باقي وبلاگ ها هم همين طور.. اما مي دوني چيه؟ واسه اين که مشت محکمي باشه به دهان استکبار (و نه بوسه بر لبانِ غنچه ش!) ؛ بي خيالش مي شم.. وبلاگ ها رُ هم همين طوري مي ذارم باقي بمونه تا بعد از کنکور.. (يا يه موقع که وقتِ free پيدا کردم) فقط اين جا يه مشکل پيش مياد اون هم "آموزش نحوه ي قرار دادنِ عکس در وبلاگ و وب-سايت ها" ست.. که لطفاً يکي بگه تا من اين 3 / 4 تا فايل رُ بهش بدم، برام up load کنه.. بعد targetش رُ بهم بگه تا من اين نوشته رُ پابليش کنم.. خلاصه اين جوريا.. شب به خير!
نه! قبل از رفتن، دوست دارم اين نوشته ي Ice Flower رُ واسه تون بخونم که؛
آخه ميشه همه چيز داشته باشي ولي هيچی نداشته باشي ؟
خداي من چه قدر دلتنگم ......
اين متن قشنگ و مي خوندم گفتم شما هم با من همراه شويد
موسي مندلسون پدر بزرگ آهنگ ساز آلماني خيلي زشت و بد قيافه بود. او نه تنها صورت زيبايي نداشت بلکه قوزي هم بر پشت داشت. روزي او با تاجري در هامبورگ ديدار کرد ودر اين ديدار با دختر زيباي تاجر به نام فرومتي آشنا شد. موسي به شدت دلباخته دختر شد اما به خاطر زشتي و قوز پشتش جراتي براي ابراز عشقش پيدا نکرد. وقتي زمان جدايي فرا رسيد موسي شجاعانه به اتاق دخترک رفت و به او گفت دلباخته اش شده اما دخترک با نفرت نگاهي به او و چهره اش انداخت و با تعجب از اين در خواست چشمانش را از او برگرداند.
در اين هنگام موسي با شرم و حيا از دخترک پرسيد آيا شما باور داريد که پيوند زناشويي ها قبلا در بهشت و هنگام تولد آنها بسته شده است؟ دخترک در حالي که هنوز از نگريستن به قيافه ي موسي کراهت داشت جواب داد: بلي..
موسي گفت: من هم همينطور! به خاطر دارم روزي که در بهشت متولد شدم فرشته ازدواج اعلام کرد که کدام دختر عروس اين پسر زيبا خواهد شد و همسر آينده من دستانش را بالا برد و گفت :من!!! اما فرشته پاسخ داداي دختر تو زشت هستي و بر پشتت قوزي سبز شده اما اين پسر سالم و زيبا هست چگونه مي توان اين وصلت را عملي ساخت ؟!!
آن دختر بهشتي از شرم ساکت شد اما من طا قت نيا وردم و به فرشته ازدواج گفتم :که زيبايي و سلامتي ام رو به آن دختر بدهم و در عوض عيوبش را تا آخر عمر حمل کنم مبادا داوطلب همسري من لحظه اي اندوهگين و شرمنده شود .
در اين لحظه دختر تاجر نگاهش را به چشمان پر فروغ موسي دوخت و برق پاکي و معصوميت و عشق و نجابت را هم زمان در چشمان آن پسر زيبا سيرت بهشتي ديد و بلا فاصله پيشنهاد ازدواج او را پذيرفت مندلسون آهنگساز معروف آلماني فرزند هنرمند اين زوج است.....
واقعا چه قد زود شکل و شمايل آدمها واسه آدم عادی ميشه..
و اون رفتار قشنگ آدمهاست که مارو به يک عاشق واقعي بدل ميکنه..