شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۱

چند وقت پيش مامان داشت يه متني رُ ترجمه مي کرد،
بر خورد به کلمه ي Body Art و واژه ي مناسبي براش پيدا نکرد..
يادم نيست آخرش چي نوشت، اما يه سري ش رُ اين جا پيدا کردم.
اگه خواستين بهش يه سري بزنين.. البته کارت پستال ش ـه
خُب اين هم از اين!
شهر خيلي خوشگل شده ..نه؟ همه جا سبز.. همه جا زندگي..
من احتمالاً چند روزي بايد برم مرخصي.. الآن هم بعد از پابليش
مي خوام هارد رُ باز کنم.. و يکي دو روزي بدون «هارد» ام!!
راستي! يادم نيست کجا اين لينک رُ پيدا کردم؛ اما اگه با ياهو
يا مسنجر کار مي کنين؛ حتماً يه سري بهش بزنين! تا بعد..