سه‌شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۲

هاليدي من شروع شده دوباره.. البته اين 3 روز تعطيلي مي خوام درس بخونم! يعني بايد بخونم.. البته درست کردنِ آرشيو موضوعي هم هست که اگه وقت کنم به زودي! تازه وقتي آرشيو ها رُ نگاه مي کنم مي فهمم چه قدر زود روزا (عمرمون) مي گذره.. شايد هم بايد بگذره! نمي دونم..
اول از همه اين فلش جالب که در وصف شراب هست (خصوصاً هديه به طرفدارهاي بريتي سپيرز) و بعد هم يه فايل نه چندان جالب (واسه خالي نبودنِ عريضه) مکالمه ي يه دختر با دوست پسرش و قرار و غيره..
يه چيزي.. يکي دو روز پيش يکي از آشناهامون سوخت! يعني داشته آشپزي مي کرده که بليزش آتيش گرفته و خُب يه دفعه خيلي بد جور سوخته! يعني درجه 3 و 45% سوختگي.. تازه بدن ش هم چرک کرده و.. همه ش تو يه لحظه! بيچاره وضع ش فعلاً خيلي بده، اميدوارم خوب بشه..

فرض کنين تمام جمعيتِ کره ي زمين رُ يه جا جمع مي کنين کا واسه شون سخنراني کنين.. به نظرتون اين <يه جا> مي تونه تهران باشه؟ يعني 6 ميليارد آدم تو تهران جا ميشه؟!؟
جواب: خيلي بله! سطح مورد نياز 6 ميليارد نفر جمعيت کره ي زمين فقط هزار کيلموتر مربع هست، تازه مساحتِ تهران و حومه ش حدوداً 2 هزار کيلومتره!! جالبه، نه؟ واسه محاسبه هم فرض کنين سطح مورد نياز هر آدم واسه وايسادن به اندازه ي يه موزاييک (40*40) هست. سطح اين موزاييک ميشه 1600 سانتي متر مربع يا 16صدم متر مربع. بنابراين سطح مورد نياز اين 6 ميليارد نفر معادل يک مليون مترمربع يا هزار کيلومتر مربع هست.. براي مقايسه بد نيست بدونين سطح کل خشکي هاي زمين يکصد و 30 هزار بار بيشتره!

امروز يه نفر زنگ زده بود و قبولي (دانشگاه) رُ بهم تبريک گفت.. فکر کنم آخرين نفر بود! اما خيلي جالبه، من خودم تازه الآن دارم مي فهمم که چه خوب، قبول شدم! شايد بهتر باشه بگم الآن هم نسبت به بقيه..
اين روزا شديداً کمبود وقت دارم، هنوز هيچ کدوم از اون فيلم ها رُ نديدم و درس هم.. نه!