دوشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۸۲

ضميمه ي پي نوشت اضافه شد !
ويگن، اولين خواننده ي جاز ايراني و سلطان جاز ايران؛پس از 54 سال خوانندگي، ديروز به علت بيماري سرطان درگذشت..

پ.ن. امروز نمايش فيلم «عطش» ، ساختمان شماره 3 علوم- ساعتِ 2 تا 4 - کوي ارم
چهارشنبه، ساعتِ 18:30 تالار فجر؛ کنسرت پژوهشي فرهاد مهراد. با صداي کيوان. پيانيست: سيروس مهاجري. فروش بليت از نيم ساعت قبل، همون جا!
پ.پ.ن. جواب اولين کوئيز رُ دادن! 4 تا غلط..!! البته خُب بيشتر واسه آشنايي بود، حالا امتحان بعدي رُ خوب ميشم :)
شنبه هم کوئيز kernel دارم!

پ.پ.ن. اولاً که بليتِ اون "پژوهش موسيقي پاپ و آثار فرهاد مهراد" واسه بيماري هاي خاص مصرف ميشه (چند هست، نمي دونم!) دوم هم نمايش فيلم هاي اين هفته ي تالار فجر:
چهارشنبه - ساعتِ 3 ظهر - پاراديزو + پيش نمايش؛ کليپ Unfogiven 2 از متاليکا
پنجشنبه - ساعتِ 2 ظهر - بروس قدرتمند + پيش نمايش؛ کليپ نون و دلقک (محمد اصفهاني)


اين هم متن آهنگِ Unfirgiven 2 از آلبوم Reload متاليکا؛
Lay beside me
Tell me what they've done
Speak the words I wanna hear
To make my demons run
The door is locked now
But it's open if you're true
If you can understand the me
Then I can understand the you

Lay beside me
Under wicked sky
The black of day
Dark of night
We share this paralyze
The door cracks open
But there's no sun shining through
Black heart scarring darker still
But there's no sun shining through
No, there's no sun shining through
No, there's no sun shining

What I've felt
What I've known
Turn the pages
Turn the stone
Behind the door
؟Should I open it for you

Yeah
What I've felt
What I've known
Sick and tired
I stand alone
Could you be there
cause I'm the one who waits for you
؟Or are you unforgiven too

Come lay beside me
This won't hurt, I swear
She loves me not
She loves me still
But she'll never love again
She lay beside me
But she'll be there when I'm gone
Black heart scarring darker still
Yes, she'll be there when I'm gone
Yes, she'll be there when I'm gone
Dead sure she'll be there

Lay beside me
Tell me what I've done
The door is closed, so are your eyes
But now I see the sun
Now I see the sun
Yes, now I see it

Oh
What I've felt
What I've known
Turn the pages
Turn the stone
Behind the door
Should I open it for you?
So I dub thee unforgiven

Oh, what I've felt
Oh, what I've known
I take this key
And I bury it in you
Because you're unforgiven too

Never free
Never me
cause you're unforgiven too


اين يکي از آهنگ هايي هست که ازش کلي خاطره دارم! شايد منتظر بهونه اي بودم تا تو ملکوت بنويسم ش؛
نا بخشوده 2 / آلبوم re-load / متاليکا
بيارام در کنارم، برايم بگو با تو چه کرده اند
بر زبان آر آن چه را که خواهانِ شنيدن ش هستم، تا برانگيزد ديوهاي نهفته در درونم را
در بسته است اين دم، اما باز است اگر راستين باشي
اگر تو بتواني مرا بفهمي و من تو را

بيارام در کنارم در زير اين سقف مينايي بد کردار
در سياهي روز و تاريکي شب، قسمت مي کنيم اين از کار اُفتادگي را
در با خش خشي باز مي شود ولي خورشيدي به درون مي تابد
دل سياه زخم بر مي دارد و باز سياه تر مي شود
نه خورشيدي به درون نمي تابد
نه! خورشيدي نمي تابد

«هر آن چه احساس کرده اي و هر آن چه شناخته ام
ورق را، سنگ را برگردان!
پشتِ در، آيا بايد باز کنم از برايت؟
هر آن چه احساس کرده و هر آن چه شناخته ام
دل خسته و بيمار، تنها ايستاده ام
آيا مي تواني آن جا باشي، چرا که اين من م که به انتظارت نشسته ام
يا که تو هم نابخشوده اي؟»

بيارام کنارم، سوگند! که شاکالي نخواهد داشت
دوستم ندارد، هنوز دوستم دارد؛ ولي ديگر هرگز دوستم نخواهد داشت
مي آرامد کنارم، و خواهد ماند هنگام دوري ام
دل سياه زخم بر مي دارد و باز هم سياه تر مي شود
و خواهد ماند هنگام دوري ام
آري، خواهد ماند هنگام دوري ام!
مطمئنم که خواهد ماند

بيارام کنارم، بگو که چه کرده ام
در بسته است، بسان چشمانِ تو
ولي اکنون خورشيد را مي بينم
اکنون خورشيد را مي بينم
خورشيد را مي بينم

آه، هر آن چه احساس کرده ام
هر آن چه شناخته ام
اين کليد را بر مي دارم (آزادي هرگز..)
و در تو پنهان ش مي کنم (براي من هرگز..)
چرا که تو نيز نابخشوده اي
آزادي هرگز
براي من هرگز
چرا که تو نيز نابخشوده اي..