جمعه، مهر ۱۸، ۱۳۸۲

فردا؛ داشتم فکر مي کردم ببينم واسه فردا چه کارهايي رُ دارم، ديدم ساعتِ اول که هيچي! جلسه ي پيش استاد همه ي ساعت رُ داشت مشق چک مي کرد (!) و هنوز هم تموم نشده کارش. ساعتِ دوم که يه فيلم خيلي کسل کننده هست و اگه بشه وقتي هدفون تو گوشم هست مي گيرم مي خوابم. ساعتِ سوم هم من کتاب ندارم!

امروز؛
تقريباً طبق برنامه پيش رفتم.. ظهر از خواب پاشدم، ناهار مهمون بوديم، ساعتِ 2:30 من babye کردم و رفتم فيلم "خواب سفيد" رُ ديدم (و چه قدر مسخره بود.. اصلاً موسيقي متن نداشت! مثلِ اين فيلم هاي مستند بود..) و بعد هم يه کم باغ ارم و خونه
و شب هم فيلم The Truman Show رُ -فکر کنم براي بار پنجم يا ششم- ديدم.. فيلمي که هيچ وقت از ديدن ش سير نميشم! اول cd فيلمبرداري شده از رو پرده ش اومد، بعد با زيرنويس فارسي، خودِ تلويزيون ترجمه شده ش رُ گذاشت، شبکه ي فارس هم گذاشت، cd اصل ش رُ از دوستم گرفتم و امروز هم دوباره ديدم ش :)
....If I didn't c u ; good afternoom, good evening & good-night


ديروز با اين که روز خيلي بدي بود اما کلي اتفاق خوب توش افتاد..
از صبح ش که واسه کارِ سربازي رفتم و فکر کنم داره تموم ميشه ؛) و ظهر هم something!! و عصر هم کنسرت..
همه جاي شهر تبليغ کردن که "کنسرتِ اعتمادي و افشار" اصلاً من فقط واسه اعتمادي بليت گرفتم و فکر نمي کردم افشار جالب باشه.. بعد که رفتيم (از 3 ساعت کنسرت) فقط يه آهنگ (3 دقيقه) خشايار اعتمادي اومد رو سِن و آهنگِ «وقفِ پرنده ها» ي افشار رُ با هم خوندن (مثلِ کنسرت هاي مشترکِ ابي و داريوش) و بعد هم گفت کنسرتِ من فردا شب ـه ! برين دوباره بليط بخرين فردا بياين و رفت!! البته لطف کردن گفتن با ته بليط هاي امشب مي تونيم 1000 تومن واسه فردا تخفيف بگيريم. به نظر من که فقط خودش رُ ضايع کرد.

اما کنسرت واقعاً عالي بود! من که اصلاً فکر نمي کردم اين جوري باشه.. قاسم افشار محشر بود! هم خودش و هم صداش.. فکر نکنم اگه خودِ ابي هم بياد بتونه بهتر از اين اجرا کنه.
نکاتِ جالب اين که؛
* تماشاگران هم همه صدا مي زدن "ابي جون دوسِت داريم.. ابي فلان آهنگ رُ بخون.."
* خيلي active بود !! يادمه پارسال ---- تعريف مي کرد که تنها در صورتي بهش مجوز اجرا دادن که صاف وايسه و حتا ميکروفن رُ از پايه برنداره! اما قاسم افشار نه.. دقيقاً مثلِ کنسرت هاي ابي يا حتا بيشتر (بيشتر)
* راستي وسطِ اجرا گفت ديشب آقاي فلاني که مدير برنامه ريز من تو شيراز بوده، صاحب يه دختر کوچولو شدن و همه دست زدن :) و يه کسي هم بهش يه کاغذ داد، اون هم گفت امروز تولدِ فلاني هست که بهش تبريک مي گم؛ از طرفِ فلاني و فلاني و فلاني..
* تکه کلام هاي «يه دستِ خوشگل» و «دوسِتون دارم» و «من واسه همه ي شما مي خونم» و غيره (با همون لحنِ ابي!)
* آهنگ هاي قشنگ (جداً صداش معرکه ست)
* ماه هم خيلي خوشگا شده بود ديشب.. امروز هم، اگه وقت کردين ببينين ش حتماً !!

سه تا چيزش با کنسرت هاي ديگه فرق مي کرد:
* احترام متقابل.. تقريباً کنسرتِ همه ي خواننده ها رُ يه بار حداقل رفتم، اين طرز صحبت و تشکر و غيره رُ فقط عليرضا عصار داشت و حالا هم قاسم افشار ..شايد در بيان فرقي نکنه اما وقتي از وقت و پول ت مي زني واسه يه کنسرت؛ يک ساعت و نيم تو صف وايميسي و نيم ساعت هم کنسرت دير شروع بشه و بعد هم تا يه آهنگِ شاد خونده بشه و 2 نفر دستشون رُ بيارن بالا سرشون و تکون بدن، بعد طرف ، آهنگ رُ قطع کنه و پاي ميکروفن بگه "اون آخر چه خبره؟ مگه عروسي عمه تونه؟!؟!؟!" تنها کاري که ميشه کرد ترکِ اون کنسرت و تنفر از اون شخصه (کنسرتِ پارسالِ ناصر عبداللهي / شيراز)
* فرق دوم ش آزادي بود که تو کنسرت بود که تو هيچ کنسرتي نديده بودم .. تو کنسرتِ عصار يا عبداللهي يا برادرانِ خواجه نوري يا زمان يا نوري يا نمي دونم؛ هر کسي که اين چند ساله اومده شيراز ؛ تا ميومدي دست ت رُ بلند کني يه نفر آروم بهت تذکر مي داد که «لطفاً دست تون رُ بيارين پايين» و فقط لحن ش بسته به کنسرت هاي مختلف فرق مي کرد. (و تنها کنسرتِ عصار بود که خودش مي گفت دستتون رُ بيارين بالا و دست بزنين!)
اما ديشب نديدم که به هيچ کس تذکري داده بشه. مي دوني؟ خيلي مهم نيست که در عمل بهت زور بگن يا نه؛ همه خودشون تا حدي رعايت مي کنن و خُب هميشه هستن يه سري "آدم نديده" که خيلي هول هستن؛
نه تو کنسرت هاي ديگه که هِي تذکر مي دادن اسلام به خطر مي افتاد نه ديشب اسلام نابود شد؛ اون جور اذيت ها فقط طرز برخود رُ به آدما ياد ميده و نتيجه ش برعکس مي تونه باشه و ديشب اين جوري نبود.
* سوم هم اين که، صداش و کارهاش و حرفاش و همه چيزش copy ابي بود، اما خودش بود.. نمي دونم تا به حال اينو فهميدين يا نه؟ بعضي از خواننده ها مي خوان اداي بعضي هاي ديگه رُ در بيارن در حالي که خودشون هيچي نيستن اما قاسم افشار اين جوري نبود.
من تنها کاري که ازش شنيده بودم آلبوم "خواب گريه ها" بود (شاعر و آهنگ ساز: اکبر آزاد) و واسه همين هم اصلاً از لحن صداش و خودش خوشم نميومد، اما ديشب ديدم که اين جوري نيست..
مثلاً مي گم وقتي آهنگِ خليج ش رُ خوند همه پاشدن و واسه ش دست زدن، نه چون آهنگِ ابي بود؛ چون آهنگِ افشار بود. با لحن و اجراي خودش. و خُب شعر عادلِ حسني..

راستي! 50 ساعت اشتراکِ اينترنت مي دادن نرفتم بگيرم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اون جا دو تا سوال مطرح کردن و گفتن به 3 نفر، 3 تا 50 ساعت اشتراک مي دن و هيچ کس نبود بلد باشه !!!! سوالِ اول در موردِ «کارت ديجيتال» بود که فقط يه پسره ي دهاتي با لهجه ي مزخرف ش رفت و خيلي ناقص جواب داد. سوال دوم اسم 5 تا از استادهاي آموزشگاهِ ---- رُ مي خواستن که يه پسره ي شايد 7 ساله رفت و تازه 4 تا استاد و مديريتِ آموزشگاه و گفت و دو نفر ديگه هم هر کدوم اسم 4 تا استاد رُ گفتن که آخر همين جوري بهشون 50 ساعت اشتراک دادن !!!!!!!!!!!!!
در حالي که من هم مي دونستم کارتِ ديجيتال چيه و هم اسمِ 5 تا استاد رُ مي تونستم بگم؛ اما خُب نرفتم! حالا مي خواين بذارين به حساب اعتماد به نفس يا حضور خانوم ---- (هم کلاسي محترم!) يا آقاي ممتحن يا هر چيز ديگه!

و خُب تنها چيزي که مي تونم بگم اين که کنسرت ش عالي بود.. من که خيلي خوشم اومد و اصلاً فکر نمي کردم حتا ارزش وقت تلف کردن ش رُ هم داشته باشه (شايد اين کار احمقانه ي خشايار اعتمادي هم واسه جلب مشتري براي قاسم افشار بود) در هر حال خوشحالم که با صداي قاسم افشار آشنا شدم. اگه امروز هم اون بود، باز هم مي رفتم اما ديشب خشايار اعتمادي گفت فردا من هستم.
در هر حال خاطره ي ديروز رُ دارم و اگه باز هم کنسرتِ افشار باشه، حتماً ميرم :)

پ.ن. دو بار آهنگِ خليج رُ خوند.. يه بار جزو همون 12 - 14 تا آهنگِ خودش، يه بار هم از بس همه گفتن "دوباره، دوباره" آخرين آهنگ خوند..
آهنگِ خليج فارس از آلبوم جديد قاسم افشار که قراره 8 روز ديگه بياد به بازار؛ (يا آهنگِ خليج از آلبوم خليجِ ابي با شعر عادل حسني)

با هر نگاه، بر آسمانِ اين خاک
هزار بوسه مي زنم
نفسم را از رود سپيد و آسمانِ خزر
و خليج هميشگي فارس مي گيرم
من نگاهم
از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسي
نور مي گيرد
من، عشقم را
در کوهِ گواتر
در سرخس و خرمشهر
به زبانِ مادري، فرياد خواهم زد..

تفنگم در دست و سرودم بر لب
همه ي ايران را مي بوسم
من خورشيدِ هزار پاره ي عشق را
بر خاکِ وطن مي آويزم
اي وارثانِ پاکي
من آخرين نگاهم
بر آسمانِ آبي اين خاک
و خليج هميشگي فارس خواهد بود..